تولد زنبوری آیهان کوچولو
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام نازلی بالام.امیدوارم منو بخاطر این همه تاخیرم ببخشی. اخه مامانی نتمون قطع بود.واز همه ی دوستای خوبم ممنونم که تو این مدت بهمون سر زدند و تنهامون نزاشتند ممنون. از شما هم معذرت میخوام دوستای عزیزم.حالا بریم سراغ جشن تولد زنبور کوچولو:
عشق مامانی دو روز مونده به جشن تولدت شدیدا تب کرده بودی که بردیمت دکتر.بخاطر مریضی شما گل پسری مهمونامون فقط آباجون و عمه جونی ها و عمو جون اینا و مامان جون اینا بودن .روز تولدت هم حالت چندان خوب نبود و داشتی گریه میکردی الهی فدات بشم مامانی اما بازم خوش گذشت. حالا بریم سراغ عکسای تولد زنبوریت.البته یکمی از عکسات ناقص هستند که اونا رو هم زودی میزارم.
این عکسارو قبل اینکه مهمونا بیان پریا ثنا جونم ازت گرفتن
و بعدش هم که بابایی کیک زنبوریت رو آورد
اینم پسر عمو مهدی و پسر عمه آریان جون
آیهان در حال فوت کردن شمع تولدش
آیهان در حال بریدن کیک تولدش